بریده کتاب, مسیح در شب قدر

وصیت نامه شهید «شهید جانی بت اوشانا»

خانوادۀ عزیزتر از جانم سلام؛
هنگامی‌که این کاغذها را در دست دارید، امیدوارم که حالتان خوب باشد. و در کنار هم، آن زندگی خوش و خرّمی را که همواره در نظر من بوده است، داشته باشید و از عنایات ایزد یکتا و حضرت عیسی مسیح و حضرت مریم که تنها حامیان مسیحیان، به‌خصوص خانوادۀ ما می‌باشند، بهره‌مند باشید.

این سطور را در لحظه‌های قبل از حرکت، برای بازپس‌گیری حق و خاک کشورمان، به‌سوی دشمن متجاوز، برایتان می‌نویسم و اینکه دست‌خطم مطلوب نمی‌باشد، به آن خاطر است که در داخل یک چالۀ کوچک، به همراه یک نفر دیگر نشسته‌ایم و خودمان را از گزند هواپیماهای جنگی عراق محفوظ کرده‌ایم.

می‌خواستم برایتان چند کلمه‌ای بنویسم، تا احیاناً حرف‌هایی را در دل خود نگفته، به دیدار معبود نروم.
.
.
از همۀ آشنایان، از همۀ اقوام و فامیل، اعم از دایی‌ها و زن‌دایی‌ها و بچه‌هایشان؛ و عموهایم و بچه‌هایشان که بیش از حد مزاحم ایشان بودم، معذرت می‌خواهم. همین‌طور از عمه‌های عزیزم. اگر کاری بر اثر ندانم‌کاری انجام دادم، طلب عفو دارم. پدربزرگ و مادربزرگم را هم به خدای بزرگ می‌سپارم. سلام مرا به دوستانم هم برسانید؛ مخصوصاً به اپریم و یوسف و خانواده‌هایشان.

حتم دارم از این لحظه به بعد، روح من شاد و قرین نعمت خواهد بود، آن‌هم با دعاهای شما. فقط خواهشمندم زیاد افسوس و شیون و ناله نکنید، چون ارزش این محبت‌های شما را ندارم.

فرزند و ارادتمند شما ۶۳/۱۲/۲۱

کتاب «مسیح در شب قدر» روایت حضور آیت‌الله خامنه‌ای در منزل شهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *