انسان 250 ساله, بریده کتاب

استفادۀ امام صادق علیه‌السلام از فرصت عرفات در راه مبارزه

«عرفه»

عمروبن‌ابی‌المِقدام، راوی حدیث می‌گوید:
حضرت [صادق] در عرفات، در روز عرفه، در اجتماع مردم، وسط مردم ایستاده بودند و به اعلی‌صوت، با فریاد، یک جمله‌ای را می‌گفتند. به یک طرف رو می‌کردند این جمله را می‌گفتند؛ بعد به یک طرف دیگر رو می‌کردند، می‌گفتند؛ بعد به آن‌طرف دیگر رو می‌کردند. به چهار طرف رو می‌کردند و این مطلب را با فریاد می‌گفتند.

حالا آن مطلب چیست؟
«وَ هُوَ یُنادی بِاَعلَی صَوتِهِ اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَسولَ‌اللهِ صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ کانَ الاِمامَ»، این توجه به معنای امامت است، و بیدارکردن مردم نسبت به حقیقت امامت؛ که امامت چیست و آیا اینهایی که سرِ کارند، شایستۀ امامتند یا نه.

«ثُمَّ کانَ عَلِیُّ‌بنُ‌اَبی‌طالِبٍ ثُمَّ الحَسَنُ ثُمَّ الحُسَینُ ثُمَّ عَلِیُّ‌بنُ‌الحُسَینِ ثُمَّ مُحَمَّدُبنُ‌عَلِیٍّ ثُمَّ هِه، فَیُنادی ثَلاثَ مَرّاتٍ لِمَن بَینَ یَدَیهِ وَ عَن یَمینِهِ وَ عَن یَسارِهِ وَ مِن خَلفِهِ اثنَی عَشَرَ صَوتاً» هر طرفی سه بار فریاد می‌کرد و اینها را می‌گفت، که دوازده مرتبه این جمله را حضرت در عرفات تکرار کرد. بعد می‌گوید، پرسیدم که آن «هِه»، یا «ها» یعنی چه؟ گفتند در لغت مثلاً بنی‌فمین، یا بنی‌فلان، یعنی «من». کنایه است از «من»؛ یعنی بعد از محمدبن‌علی، من امامم. ۱۳۶۵/۴/۲۸

امامت را از سرچشمۀ معنوی و اصلی‌اش شروع می‌کند و شجره‌نامۀ امامت شیعی را برای مردم مسلمان ترسیم می‌کند. پیغمبر، اول‌امام بود. بعد یکی‌یکی اسم پدران خودش را می‌شمرَد، و بعد می‌گوید: سپس من! یعنی ادعای امامت و حکومت؛ که این نشان‌دهندۀ اوج مبارزۀ امام صادق است در اواخر دوران بنی‌امیه. ۱۳۶۷/۳/۱۹

کتاب «حلقۀ سوم، انسان ۲۵۰ساله»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *