ماجرای شکلگیری کتاب روایت آخر در صهبا
بشاگرد را پیش از آنکه با حاجعبدالله والی آشنا شویم، با نام سید مرتضی آوینی میشناختیم؛ از «گمگشتان دیار فراموشی». همانطورکه بلوچستان را و همانطور که دفاع مقدس را با «روایت فتح».
اصلاً برای نسل ما، نماد و الگوی فعالیت فرهنگی و هنری، شهید آوینی بود که متنهای اشراقیاش با آن صدای ملکوتی، چشمها را به ماورایِ آسمانیِ وقایع باز میکرد.
گذشت تا در اوایل دهۀ هشتاد، مؤسسۀ جهادی با سفارش حاجعبدالله والی شکل گرفت. و خود آن بزرگوار هم مرتب ذکر خیر میکرد از شهید آوینی که نام بشاگرد را در اوایل انقلاب، بر زبانها انداخت. جلو آمدیم و صهبا هم شکل گرفت، اما حسرتی در دل داشتیم که ایکاش یک روز بتوانیم برای خودِ شهید آوینی هم اثری داشته باشیم.
در ابتدایِ تعریف پروژۀ کتاب «مقاومت زینبیه» و اعتماد «بنیاد رسانهای بیان» برای سپردن آن کار به مؤسسه، آنکه بیش از همه با او در ارتباط بودیم و ما را یاری کرد؛ استاد *«مرتضی شعبانی» بود.
«روایت آخر»، ناگفتههاییست از شروع مجدد روایت فتح تا شهادت سید مرتضی آوینی؛ به قلم آقای مرتضی شعبانی.