شعلهورشدن جرقههای انقلاب
هفدهم دیماه
پس از درگذشت فرزند امام، مردم ناگهان در محبت او، در طرفداری او، در اخلاص و اظهار صمیمیت نسبت به او احساس وظیفه کردند. احساس انگیزه و انگیزش کردند. مردم حرکت کردند. دستگاه جبار ناگهان درمقابل یک حادثۀ حسابنشده قرار گرفت. او نمیاندیشید که یک شهادت اینگونه مردم را حرکت بدهد.
مغزهای حسابگر ساواک و سیا و موساد نمیتوانستند عمق مسئله را درک کنند و گوشههای روحانی و معنوی آن را ببینند. فکر نمیکردند حادثه بااینهمه عکسالعمل عظیم روبهرو شود. فکر کردند باید این نام را، این چهرۀ منور را درمقابل مردم ساقط کنند و آن مقاله را نوشتند. خواستند درمقابل عمل مردم، حرکت مردم، یک عکسالعملی نشان بدهند؛ تبلیغات روزنامهای را شروع کردند، به امام اهانت کردند، به حاجآقا مصطفی در تبلیغات روزنامهای اهانت کردند. (۱)
این اهانت بهنوبۀ خود عکسالعمل فوقالعاده تند و خشونتآمیزی را موجب شد، که این عکسالعمل از قم آغاز شد. قم قیام کرد، ملت قیام کرد. ملت در قم متبلور بود.
(۱) یک هفته پس از سفر کارتر رئیسجمهور آمریکا به ایران، با دستور شاه مقالهای به نیت توهین به امام خمینی و روحانیت توسط یکی از مشاوران دربار تنظیم و با نام مستعار در روزنامۀ اطلاعات به تاریخ ۱۳۵۶/۱۰/۱۷، با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» چاپ شد.
بیانات مقام معظّم رهبری در تاریخ ۵۸/۷/۳۰
کتاب عبدصالحِ خدا