سالروز شهادت شهید مهدی تهامی؛ ۲۱ دیماه ۶۵
از شهدای کتاب «کریمانه»؛
همسر شهید تهامی، خانم پورحبیبی:
حاجی بیستم مرداد را سال خمسیاش قرار داده بود. شب قبلش، دیگر همۀ کارهایش را کنار میگذاشت و هیچ دعوتی را قبول نمیکرد.
من میگفتم «مگر ما چقدر دارایی و ملک و املاک داریم که میخواهی حسابکتاب کنی!»
میگفت: باشد! هرچه هست، باید حساب شود.
و آن شب در سال، برایش شب خوب و شیرینی بود. شروع میکرد به حسابکردن. حتی میرفت داخل آشپزخانه، درِ کمد گاز را باز میکرد تا موجودیاش را حساب کند!
یک سال رفتم بالای سرش و به مزاح گفتم: بنویس! ده مثقال زردچوبه، پنج مثقال نمک، سه مثقال… حاجی برگشت به من نگاهِ مشفقانهای کرد و گفت: ناراحتی که حسابکتاب میکنیم؟
گفتم «نه! اصلاًً! ولی خب اینها چیزی نیست که تو ذرهذره حسابشان میکنی! همه را باهم یک تخمینی بزن و خمسشان را بده.»
گفت: وقتی حساب میکنم، خیالم راحتتر است. باید طوری حساب کنم که مطمئن بشوم حتی قدر مثقالی هم اشتباه نکردهام.
حالا که حرف خمس شد، یادم هست که ایشان میگفت: من هیچوقت خمس کتاب نمیدهم! باید شما کتابها را بخوانی. سعی کن هر موقع کتابی به خانه میآید، آن را مطالعه کنی. من راضی نیستم شما بروی داخل آشپزخانه و مثلاً بخواهی تمام وقتت را بگذاری برای کتلت درست کردن! بنشینی و اینها را یکی یکی داخل ماهیتابه سرخ کنی و اینها! غذاهای سادهتر بپز و درعوضش، وقتت را با مطالعه پُر کن.
📸 تصویر همسر و نوههای شهید تهامی، در جلسات مصاحبه تولید کتاب «کریمانه»
کتاب کریمانه