سالروز شهادت شهید سجادیان

سیدجعفر سجادیان:
هرچه به آقاجون میگفتیم تا از جبهه رفتن منصرفش کنیم، فایده نداشت. میگفتم باباجان، چهارتا پسرت رفتند و شهید شدند، شما دِینت را ادا کردی.
میگفت: آنها برای خودشان رفتند، من هم باید وظیفۀ خودم را انجام بدهم. پسرهای من الحمدلله همه اهل نماز و روزه بودند، پس دیگر لازم نیست من نماز بخوانم و روزه بگیرم؟ من که بیایم، برای روحیۀ این جوانها هم خوب است.
طوری حرف میزد که دهان ما بسته میشد.
معمولاً بهعنوان رزمنده میرفت، نه تدارکات. ماشاءالله با این سنوسالش، تکتیرانداز بود! برای اعزام آخر که قبل از کربلای۵ بود، فهمیده بودند که پدر چهار شهید است و قبولش نمیکردند، اما بالاخره رفت. حتی دستش ضرب دیده و حسابی باد کرده بود؛ طوری آن را محکم بست که بادش معلوم نشود و یکوقت به این خاطر مانع رفتنش نشوند.
۲۳ دیماه، سالروز شهادت شهید سید حمزه سجادیان؛ (پدر شهیدان سید ابوالقاسم، سید داوود، سید کریم، و سید کاظم سجادیان)
بریدهای از کتاب مسیح در شب قدر