ـ اباالفضل العباس صلواتاللهعلیه اولاً بسیار زیبارو بود، جوانی بود که وقتی در مدینه راه میرفت، ازبس صورتش درخشنده و زیبا و جاذب بود، به او میگفتند ماه، ماه بنیهاشم، قمر بنیهاشم؛ این اسم از آنجا شروع شد. سالم، شجاع، نیرومند، بدن ورزیده، قد بلند، صورت زیبا؛ از همهچیز، تمام.
ـ آنوقت با این جوانی و زیبایی، راوی میگوید روی پیشانیاش آثار سجده و عبادت شبانه بود؛ متعبّد، اهل عبادت ـ و قربان این عبادتگر ـ عبادتی که اثرش را بخشید، سجدههایی که برای خدا میکرد، او را چنان ساخت که روز عاشورا، با اینچنین وضعی، توانست دنیایی را درمقابل شهامت خود به سجده دربیاورد. ۱۳۵۲/۱۱/۱۲
📚 کتاب: «حلقۀ سوم انسان ۲۵۰ساله»