



بر تبعید
40,000 تومان قیمت اصلی: 40,000 تومان بود.36,000 تومانقیمت فعلی: 36,000 تومان.
شهر کوچک ایرانشهر در سال ۵۶ مهمانی داشت تبعیدی، مهمانی که به اختیار راهی آن دیار نشده بود، اما با شوق و شُکر، پا در آن گذاشت و هرچه گذشت، بر شکرش افزوده شد و دلبستگیاش به یاران ایرانشهری فزونی یافت. و صهــبا توفیق داشته که این تبعید ظالمانه، اما مبارک برای ایران و ایرانشهر، را در حد توان در کتابی ثبت کند.
در مرحلۀ تحقیقات برای این کتاب چند سفر به شهرهای زاهدان، ایرانشهر، جیرفت، بم، و مشهد انجام و با تعدادی از افرادی که دوران تبعید حضرت آقا را کم و بیش درک کردهاند، مصاحبه شد. اما اصلیترین بخش این کتاب، متن مصاحبهایست که حضرت آیتالله خامنهای در آن، بهشکل مفصّل و با جزئیات، دوران تبعید خودشان به شهرهای ایرانشهر و جیرفت را تعریف میکنند.
چرا رژیم طاغوت ایشان را تبعید کرد؟ و چرا تبعید ایشان نتیجۀ عکس داد و جز شکست، چیزی برای حکومت پهلوی به بار نیاورد؟
رژیم در برخورد با حرکت روحانیان و متفکران انقلابی و پیروِ حضرت امام که در قالب برنامههای مذهبی، سخنرانیها، روضهها و منبرها، سفرهای تبلیغی، درسها و کتابهایشان، مشغول آگاهکردن مردم بودند، باید کاری میکرد. کاری که در ظاهر چندان خشن نباشد و در عمل، این افراد مؤثر را از اثر بیندازد. تبعید، آخرین راهکار بود. تبعید به شهرهایی کوچک و عموماً دور از مرکز.
در این بستر کلی، آیتالله خامنهای پس از شش بار دستگیری و زندان، به ایرانشهر و پس از آن به جیرفت تبعید شدند. که این تبعید، از زیباترین جلوههای مکر الهی، در بههمزدن حیلههای شیطانیِ رژیم طاغوت برای بیاثرکردن فعالیتهای انقلابیِ این مبارزِ هوشمند و روشنگر بود. و ایشان در امتداد ۲۸۵ روز اقامت اجباری خود در ایرانشهر و جیرفت، نه «در تبعید» که «بر تبعید» بودند. درست مانند پیر و مقتدایشان، امام خمینی رحمتاللهعلیه که از دورههای متفاوت تبعید خود در ترکیه و عراق و فرانسه، بهترین استفاده را برای پیشبرد مراحل مختلف انقلاب اسلامی بردند. و درواقع هرچند ظاهراً همهچیز حسابشده بود و باید به نتیجه میرسید، اما مکر الهی، فوق این حیلههای شیطانی عمل کرد و تبعید علما، ثمرهای برای انقلاب داشت که در حالت عادی و حضور آنان در تهران و مشهد و قم و… حاصل نمیشد.
قطع: رقعی
تعداد صفحات: ۳۰۰ صفحه
کتاب «بر تبعید» به زبان عربی هم ترجمه شده است.
برشی از کتاب «برتبعید»:
غروبِ یازدهمین روز تابستان بود. نماز مغرب که به امامت آقای خامنهای شروع شد، مسجد آل رسول مملو از جمعیت بود، از اواسط نماز، صداهای خروشانِ عجیبی به گوش نمازگزاران رسیده بود، اما کسی توجهی به صداها نکرده بود و کسی هم حدس نزده بود که این صداها، ممکن است صدای سیل باشد!
سیل؟!
آنهم در تابستان؟!
آنهم در ایرانشهر؟!
باورکردنی نبود، اما خب بعد از اتمام نماز، همه به چشم خود دیدند آن اتفاق باورنکردنی را! سیل آمده بود و در چشم برهم زدنی، غوغایی به پا کرده بود! به هرجا که رسیده بود، ویران کرده و به پیش تاخته بود! خروشیده بود و گردیده بود و بنیانِ خانه و زندگی مردم را به آب داده بود!
سید علی آقای خامنهای که در چنین بحرانهایی تجربه و سابقۀ ادارهکردن اوضاع را داشت، بهسرعت امور را در دست گرفت.
وزن | 334 گرم |
---|---|
ابعاد | 21 × 14.5 × 1.5 سانتیمتر |