بریده کتاب, مسیح در شب قدر

روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای ارمنی و آشوری

در اتاق ساکت‌تر خانه، بر سجاده نشسته‌ام و پیش از شروع اعمال، در فکر عظمت شب قدر و عظمت شب قدرِ حضرت آقا فرورفته‌ام که صدای تلفن بلند می‌شود. از دفتر است، گفته می‌شود که امشب برنامهٔ رفتن به منازل خانواده شهدا داریم.
عجب! امشب؟! شبی که باید به عبادت گذراند؟ نمی‌شد برنامه را بیاندازند به شبی دیگر؟ مثلاً همین فردا شب! درست شب بیست‌وسوم که مهم‌ترین شب سال است باید بریم؟!
با دلخوری و ناراحتی از فرصت‌سوزی، خودم را به دفتر می‌رسانم و می‌روم که برای خانواده‌ها قرآن بردارم. می‌گویند لازم نیست. تعجب می‌کنم؛ امشب همه قرآن بر سر می‌گیرند، آن‌وقت لازم نیست که ما برای خانوادهٔ شهدا قرآن ببریم! می‌گویند خانواده‌ها ارمنی هستند. عجب! اصلاً حواسم نبود که در این ایام از دی ماه، که ایام سال نو میلادی است، معمولاً آقا به منازل شهدای مسیحی می‌روند.

صفحه 112 کتاب «مسیح در شب قدر»
روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای ارمنی و آشوری از سال 1363 تا 1393

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *